ساختار سازمانی ساختاری است که چارچوب نحوه عملکرد کارکنان و مسیر جریان کار، مسئولیتپذیری و اختیار تصمیمگیری را در سازمان تعریف میکند.
یکی از بهترین ابزارها برای نمایش این ساختار، چارت سازمانی است؛ نموداری که بهصورت بصری جایگاه هر فرد، روابط کاری و مسیر جریان اطلاعات را نشان میدهد.
در این مقاله با انواع چارتهای سازمانی آشنا میشویم و میبینیم که چگونه میتوانند به بهبود مدیریت و رشد سازمان کمک کنند.
چارت سازمانی ابزاری کاربردی جهت طراحی و نظارت بر ساختار سازمانی، هدایت جریان اطلاعات و تعریف دقیق سطوح اختیارات و مراتب مدیریتی در سازمان است. این نمودار میتواند ساختار سازمان، روابط میان واحدها، یا سلسلهمراتب مدیریتی را نمایش دهد.
چارت سازمانی که گاه با عناوینی همچون Organogram یا Organigram نیز شناخته میشود، ابزاری بصری برای نمایش ساختار درونی یک سازمان و نحوه ارتباط بین اعضای آن است. این نمودارها مشابه نمودارهای خانوادگی هستند، با این تفاوت که بهجای نمایش روابط نسبی، بر روابط شغلی و ساختار سلسلهمراتبی تمرکز دارند.
در این نمودار، هر کادر نمایانگر یک نقش سازمانی است و معمولاً اطلاعاتی مانند موارد زیر در آن درج میشود:
ارتباط بین این کادرها از طریق خطوط و پیکانها مشخص میشود که نشاندهنده موقعیت هر نقش در ساختار سلسلهمراتب سازمان و نوع ارتباط او با دیگر نقش ها است.
این ساختار شفافسازی ارتباطات، تعیین مسئولیتها و تسهیل جریان اطلاعات در سازمان را امکانپذیر میسازد و نقش مؤثری در بهرهوری و انسجام سازمانی ایفا میکند.
دلایل زیادی وجود دارد که چرا در سازمان به چارت سازمانی نیاز داریم؛ از درک بهتر سلسلهمراتب شرکت گرفته تا شناسایی نقاط قابل بهبود، ایجاد شفافیت برای کارکنان و ارتقاء ارتباط بین واحدهای سازمانی.
1. شناسایی نقاط قابل بهبود
با استفاده از نمودار سازمانی میتوان ناکارآمدیهای ساختاری را شناسایی کرد و برای بهبود آنها تصمیم گرفت.
2. ایجاد شفافیت
چه ساختار بهصورت سلسلهمراتبی باشد و چه بهصورت افقی، همه افراد میدانند جایگاهشان کجاست.
3. بهبود ارتباطات
با وجود نمودار سازمانی، مشخص است که هر عضو تیم میتواند در صورت نیاز با چه فرد یا واحدی در سایر بخشها تماس بگیرد.
انواع چارت سازمانی در سازمان ها
نمودارهای سازمانی معمولاً به شکل یک هرم ترسیم میشوند؛ مدیران ارشد (C-Level) در رأس قرار دارند، خطوطی به سمت مدیران میانی کشیده میشود و در نهایت به کارکنان در سطوح عملیاتی میرسد.
اما همه سازمانها لزوماً با ساختار سلسلهمراتبی بهترین عملکرد را ندارند. همانطور که انواع مختلفی از ساختارهای سازمانی وجود دارد، نمودارهای سازمانی نیز در قالبها و مدلهای گوناگون طراحی میشوند.
در اینجا به ۱۰ نوع رایج ساختار سازمانی میپردازیم.
این مدل رایجترین نوع ساختار سازمانی است که در آن زنجیره فرمان از بالاترین سطح (مانند مدیرعامل یا مدیر بخش) تا پایینترین سطح (کارکنان تازهکار یا سطح پایین) امتداد دارد و هر فرد یک سرپرست مستقیم دارد.
این ساختار به وضوح سطوح اختیار و مسئولیت را مشخص میکند، مسیر گزارشدهی را شفاف میسازد، امکان پیشرفت شغلی و تخصصگرایی را فراهم میآورد و باعث ایجاد همدلی در میان اعضای یک بخش میشود.
شبیه به ساختار سلسلهمراتبی است، با این تفاوت که کارکنان بر اساس مهارتها و وظایف تخصصی خود سازماندهی میشوند. هر بخش یا دپارتمان بهطور مستقل مدیریت میشود و مسیر تصمیمگیری از بالاترین سطح مسئولیت آغاز و به پایینترین سطح میرسد.
این مدل باعث ارتقای تخصصگرایی، افزایش استقلال تیمها و قابلیت توسعه آسان در هر اندازه سازمان میشود.
مناسب سازمانهایی است که فاصله و تعداد سطوح مدیریتی بین مدیریت ارشد و کارکنان کم است. بسیاری از استارتاپها در مراحل اولیه از این مدل استفاده میکنند و برخی سازمانها حتی پس از رشد نیز آن را حفظ میکنند، چون نظارت کمتری نیاز دارد و مشارکت کارکنان را بیشتر میکند.
این ساختار مسئولیت بیشتری به کارکنان میدهد، ارتباطات را بازتر میکند و هماهنگی و سرعت اجرای ایدههای جدید را افزایش میدهد.
در ساختار سازمانی بخشی (Divisional)، هر بخش یا واحد سازمان کنترل کامل بر منابع خود دارد و مانند یک شرکت مستقل در دل سازمان بزرگتر عمل میکند. هر بخش میتواند تیم بازاریابی، فروش، فناوری اطلاعات و سایر واحدهای مخصوص به خود را داشته باشد.
این مدل برای سازمانهای بزرگ مناسب است و با کاهش تمرکز تصمیمگیری، سرعت عمل و استقلال بیشتری به بخشها میدهد. انواع متداول آن شامل ساختار بخشی بر اساس بازار هدف، محصول یا موقعیت جغرافیایی است.
شبیه یک جدول شبکهای است که تیمهای بین وظیفهای را برای پروژههای خاص نشان میدهد. به عنوان مثال، یک مهندس ممکن است بهصورت دائم عضو دپارتمان مهندسی باشد اما همزمان در پروژهای موقتی تحت نظر مدیر پروژه فعالیت کند. این ساختار، هر دو نقش و روابط گزارشدهی را پوشش میدهد.
این مدل به مدیران امکان انتخاب افراد متناسب با نیازهای پروژه را میدهد، تصویری پویا از سازمان ارائه میکند و کارکنان را تشویق میکند تا مهارتهای خود را فراتر از نقش اصلیشان بهکار بگیرند.
این ساختار، کارکنان را گروهبندی میکند. با هدف شکستن چارچوبهای سنتی سلسلهمراتبی طراحی شده و تمرکز اصلی آن بر همکاری، حل مسئله و افزایش اختیار کارکنان است. با از بین بردن تفکر جزیرهای، بهرهوری و شفافیت را افزایش میدهد و نگرش رشد را در سازمان تقویت میکند.
در مقابل، ممکن است با فرهنگ سازمانی سنتی که به ساختار سلسلهمراتبی عادت دارد، سازگار نباشد و مسیرهای ارتقا شغلی را برای کارکنان کمی نامشخص کند.
این ساختار به جای تمرکز بر سلسلهمراتب، بر ارتباطات باز و همکاری بین اجزای مختلف سازمان تأکید دارد و کمک میکند پیچیدگیهای پراکندگی منابع مدیریت شود.
این مدل تصویر واضحی از روابط پیچیده میان بخشهای درونسازمانی و بیرونسازمانی ارائه میدهد، باعث افزایش انعطافپذیری و چابکی سازمان میشود، به همه کارکنان قدرت همکاری، ابتکار عمل و تصمیمگیری میدهد و روندها و جریانهای کاری را شفافتر میکند.
مناسب شرکتهایی است که خدمات و منابع خود را در چندین محل مختلف، از جمله پیمانکاران، فریلنسرها، دفاتر ماهوارهای و شعب مختلف پخش کردهاند.
کارکنان را بر اساس مراحل مختلف یک فرایند کاری در گروهها یا دپارتمانهایی سازماندهی میکند. رهبر سازمان در بالاترین سطح قرار دارد و هر مرحله از فرایند تحت نظارت یک سرپرست و تیم مربوطه اجرا میشود. نمودار این ساختار معمولاً از چپ به راست خوانده میشود و اجرای هر مرحله منوط به تکمیل مرحله قبلی است.
رهبران سازمان را در مرکز قرار میدهد تا اطلاعات به جای ارسال از بالا به پایین، به صورت گسترده و در همه جهات منتشر شود. در این مدل، کارکنان بخشهای مختلف به عنوان بخشی از کل بزرگتر دیده میشوند و تفکیک سختگیرانه دپارتمانی کمرنگ میشود.
این ساختار جریان آزاد اطلاعات و همکاری بین کارکنان و دپارتمانها را تقویت میکند و ارتباطات را افزایش میدهد.
یکی از سادهترین مدلهای سازمانی است که در آن اختیار و مسئولیت به صورت مستقیم از بالا به پایین جریان دارد. هر دپارتمان توسط یک مدیر اداره میشود و همه بخشها در راستای اهداف مشترک سازمان فعالیت میکنند.
در این ساختار، مسیر گزارشدهی واضح و مشخص است و محیط کاری نسبتاً پایدار است. اما ممکن است انعطافپذیری کمی داشته باشد، نوآوری و تخصصگرایی را محدود کند و قدرت زیادی را در دست مدیران متمرکز نماید.
افزونه چارت سازمانی در نرم افزار مدیریت فرایند پیشرو، به سازمان توانایی تعریف چارت سازمانی به صورت درختی و زیرمجموعه ای را می دهد. کاربران می توانند به صورت چند سمتی تعریف شده و برای آنان جانشین و مدیر انتخاب شود.
مهم ترین کاربردهای این افزونه مدیریتی قدرتمند:
جهت آشنائی و کسب اطلاعات بیشتر، اینجا کلیک کنید.
همین حالا برای تهیه این افزونه کاربردی با مشاوران ما تماس بگیرید.